بر پشت دست دلم
داغ نمودم
که دیگر دل نبندم ولی ؛
داغ مهر تو افزون ز داغ دست دل است.
عاشقی چنان گره زده خود را
به طرهء تقدیرم
که ناگزیرم و هرگز از آن نپرهیزم.
چه هراسم شود که تو هم
بی وفا شوی با من
اگر چنین نبود
که حکایت لیلی و مجنون
حکایت قرنها نبود.
(میلاد)
بار خداوندا من از هیجان و طغیان حرص ، چیرگی خشم و غضب ، غلبه حسادت ، کمی استقامت و قلّت قناعت به تو پناه می برم.
از سوء خلق ، افراط شهوت ، تعصب ناروا ، پیروی از هوا و هوس ، مخالفت با هدایت ، خواب غفلت و تکلف در امور و مقدم داشتن بر حق به تو پناه می برم .
از اصرار بر گناه ، کوچک شمردن معصیت ، زیاد به حساب آوردن طاعت ، تفاخر به توانگری و توانگران ، تحقیر کم در آمدان ، سوء سرپرستی نسبت به زیر دستان و ترک سپاس به کسی که به ما نیکی کرده است به تو پناه می برم.
از حسرت عظما ، معصیت بزرگ روز قیامت ، بدترین شقاوت ها و بدی بازگشت ، محرومیت از ثواب به تو پناه می برم.
بار خداوندا بر محمد و آْلش درورد فرست و مرا با رحمت خود از این امور پناه ده همچنین همه مومنین و مومنات را ، ای کسی که از همه مهربانان مهربانتری.
صحیفه سجادیه _ دعای هشتم